فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سیر کردن به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:

to go sightseeing, to travel , to revolve

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

to fill, to satisfy, to feed (to satiety), to glut, to weary

assuage, circulate, sate, satiate

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سیر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سیر کردن

لغات نزدیک سیر کردن

پیشنهاد بهبود معانی